اصل پیتر، مفهومی در تئوری مدیریت است که، توسط دکتر لارنس جی. پیتر در سال 1969 میلادی مطرح شد. این اصل بیان میکند که در ساختارهای سلسله مراتبی، تمایل به ارتقای افراد تا رسیدن به سطحی از بیکفایتی وجود دارد. به عبارت دیگر، این اصل شکاف موجود در ساختار شرکت را بیان می کند با این هدف که وقتی کارمندان غیر ماهر به موقعیت شغلی ارتقا می یابند، نیازمندیهای مربوط به مهارتهای رهبری و مدیریت پیشرفته برای آنان شناسایی و ارائه شود.
خاستگاه اصل پیتر
اصل پیتر توسط دکتر لارنس جی. پیتر، جامعهشناس و محقق آموزشی کانادایی، در کتاب پرفروش خود با عنوان “اصل پیتر” که در سال 1969 منتشر شد، مطرح گردید.
ریشههای اصل پیتر از کجاست
- تجربیات شخصی پیتر: مشاهدات پیتر در طول 15 سال کار در سازمانهای مختلف، الگویی را نشان میداد که در آن افراد تا زمانی که در وظایف خود موفق عمل میکردند، به سطوح بالاتر ارتقا مییافتند، تا جایی که به سطح بالایی از بیکفایتی میرسیدند.
- مطالعات و تحقیقات: پیتر ایده خود را با مطالعات و تحقیقات مختلف در زمینههای روانشناسی، جامعهشناسی و مدیریت تقویت کرد.
- طنز و هجو: پیتر ایده خود را با لحنی طنز و هجوآمیز بیان نمود و توجه بسیاری از خوانندگان را به خود جلب کرد و به شهرت جهانی رسید.
منابع الهام اصل پیتر
قانون پارکینسون: قانون پارکینسون بیان میکند که “کار برای پر کردن تمام زمانی که برای انجام آن در نظر گرفته شده است، گسترش مییابد.” پیتر از این قانون برای نشان دادن تمایل افراد به ارتقا به سمتهای بالاتر، صرف نظر از نیاز واقعی به آنها، استفاده کرد.
اصل هیر: اصل هیر بیان میکند که “در یک سلسله مراتب، تعداد کارکنان در هر سطح، تمایل به افزایش دارد، تا زمانی که سازمان ناکارآمد شود.” پیتر از این اصل برای نشان دادن پیامدهای منفی ترفیعهای بیرویه و انباشت افراد در سطوح مدیریتی استفاده کرد.
تاثیرگذاری اصل پیتر (PETER) در چه زمینههایی است؟
اصل پیتر به سرعت به یکی از شناختهشدهترین ایدهها در تئوری مدیریت تبدیل شد و تا به امروز در زمینههای مختلفی از جمله:
- مدیریت منابع انسانی: برای طراحی فرآیندهای شفاف و مبتنی بر شایستگی برای ارتقا
- روانشناسی سازمانی: برای درک عوامل مؤثر بر انگیزه و عملکرد کارکنان
- مطالعات سازمانی: برای بررسی ساختارها و فرآیندهای سازمانی مورد استفاده قرار گرفته است.
پیامد های منفی اصل پیتر
پیامدهای این اصل میتواند شامل موارد زیر باشد:
- تصدی سطوح مدیریتی توسط افراد ناکارآمد
- کاهش انگیزه و خلاقیت کارکنان
- هدر رفتن منابع و افت بهرهوری
- افزایش نارضایتی شغلی و فرسایش شغلی
به منظور جلوگیری از پیامدهای منفی اصل پیتر، میتوان اقداماتی موثر را در نظر گرفت که در این مقاله به طور مفصل به 5 مورد از این عوامل اشاره شده است.
- استقرار فرآیندهای شفاف و مبتنی بر شایستگی برای ارتقا
- تعیین معیارهای شفاف و عینی برای هر موقعیت شغلی
- انجام ارزیابیهای عملکرد دقیق و منظم برای سنجش مهارتها و تواناییهای کارکنان
- ترفیع افراد بر اساس شایستگی و عملکرد واقعی، نه صرفاً سابقه کار یا Seniority
- تمرکز بر آموزش و توسعه مستمر
- فراهم کردن فرصتهای یادگیری و توسعه برای کارکنان در تمامی سطوح
- کمک به ارتقای مهارتها و دانش کارکنان برای ارتقای شغلی
- ترویج فرهنگ یادگیری و رشد در سازمان
- اجرای برنامه جانشینی
- برنامهریزی برای جایگزینی افراد در موقعیتهای کلیدی
- شناسایی و پرورش استعدادهای داخلی
- استفاده از مربیگری و راهنمایی برای ارتقای رهبری کارکنان
- ایجاد فرهنگ بازخورد و گفتگو
- ایجاد فضایی امن برای ارائه و دریافت بازخورد صادقانه
- تشویق کارکنان به بیان آزادانه نگرانیها در مورد ترفیعات یا عملکرد
- حمایت از گفتگوی شفاف و آزاد در مورد چالشها و فرصتهای پیش روی سازمان
- نظارت و ارزیابی مستمر
- ارزیابی دورهای اثربخشی فرآیندهای ارتقا و توسعه
- استفاده از دادهها و بازخورد برای شناسایی و رفع مشکلات
- تنظیم فرآیندها و برنامهها در صورت نیاز برای جلوگیری از بروز مشکلات ناشی از اصل پیتر
با پیادهسازی این اقدامات و استفاده از راهکارهای مدیریت منابع و برنامه ریزی آموزشی مهارت کارکنان مطابق آنچه که بطور نمونه در نرم افزار CRM توسعه یافته است، میتوان از به دام افتادن در تله اصل پیتر جلوگیری کرده و شانس سازمان را برای ایجاد یک نیروی کارآمد، خلاق و با انگیزه به طور قابل توجهی افزایش داد.
نمونههایی از اصل پیتر در محیط کار
-
مدیر فروش ناکارآمد
یک کارمند فروش با سابقه و موفق، به دلیل عملکرد عالی خود به سمت مدیر فروش ارتقا مییابد. با وجود اینکه او در فروش مهارت دارد، اما از دانش و تجربه لازم برای رهبری و هدایت تیم فروش برخوردار نیست. در نتیجه، تیم تحت نظر او عملکرد ضعیفی داشته و انگیزه کارکنان به شدت کاهش مییابد.
-
معلم بیانگیزه
یک معلم خلاق، به دلیل سابقه تدریس عالی خود به سمت معاون آموزشی مدرسه ارتقا مییابد. با وجود اینکه وی در تدریس مهارت دارد، اما از انگیزه و اشتیاق لازم برای مدیریت و هدایت معلمان دیگر برخوردار نیست. در نتیجه، مدرسه با افت کیفیت آموزش و کاهش روحیه معلمان روبرو میشود.
-
مدیر پروژه بیتجربه
یک کارمند با انگیزه و وظیفهشناس، به دلیل تعهد و تلاشهایش به سمت مدیر پروژه ارتقا مییابد. با وجود اینکه او در انجام وظایف خود دقیق و منظم است، اما تجربه و دانش کافی برای مدیریت پیچیدگیهای یک پروژه را ندارد. در نتیجه، پروژه با تأخیر و مشکلات متعددی روبرو میشود
-
مدیر مالی غافلگیر
یک حسابدار دقیق و منظم، به دلیل مهارتهای حسابداری خود به سمت مدیر مالی شرکت ارتقا مییابد. وی با وجود اینکه در امور مالی تخصص دارد، اما از درک مفاهیم کلان اقتصادی و چالشهای پیش روی شرکت بیخبر است. در نتیجه، شرکت با مشکلات مالی و عدم تطابق با شرایط اقتصادی روبرو میشود.
جمع بندی
این ها تنها چند نمونه از اصل پیتر در یک محیط کاری هستند. اصل پیتر میتواند در هر نوع شغل و در هر سطحی از یک سازمان رخ دهد. پیامدهای اصل پیتر میتواند شامل کاهش بهرهوری، فرسایش شغلی و نارضایتی شغلی باشد. برای جلوگیری از بروز مشکلات ناشی از اصل پیتر، سازمانها باید فرآیندهای شفاف و مبتنی بر شایستگی را ارتقا داده و اجرا کنند.