بعد چه می کنیم؟ برنامه واقعی چیست؟ چرا ما الان این کار را می کنیم؟ اینها نمونه سوالاتی هستند که شما به عنوان یک مدیر محصول ممکن است از زبان هرکسی در سازمان خود بشنوید. از فروش و مهندسی تا تیم موفقیت مشتری و بازاریابی و بله این سوالات میتواند اضطراب زیادی ایجاد کند؛ اما یک روش امتحان شده و درست برای پیشبرد کارها، ایجاد یک نقشه راه محصول است که برنامه محصول را به شما اعلام و کل سازمان را با آن هماهنگ میکند.
ساخت یک محصول کار یک شب و یک روز یا حتی یک هفته نیست. این کار به تلاش متمرکز همراه با برنامهریزی انعطافپذیر و بینقص نیاز دارد. همچنین تعداد زیادی لجستیک وجود دارد که نیاز به طراحی، نظارت و نگهداری دارند. این برنامهریزی برای توسعه یک محصول یا ارائه یک ویژگی جدید معمولاً به عنوان نقشه راه محصول شناخته میشود.
یک نقشه راه محصول بینقص باید محصولی از همکاری تیمهای مختلف سازمان باشد. در واقع ورودی این نقشه باید از طرف سایر تیمها مانند بازاریابی، فروش و موفقیت مشتری تامین شود و این دادهها همیشه باید به روز باشند تا در نهایت خروجی به دست آمده، منعکسکننده آن چیزی باشد که سازمان میخواهد.
در این مقاله، ما برخی از رویکردهای مختلف برای ایجاد یک نقشه راه محصول موفق را بررسی خواهیم کرد تا بتوانید یک نقشه راه درست که محصول را با چشمانداز شرکت همسو و با اهداف و استراتژیهای آن در ارتباط است؛ طراحی کنید:
نقشه راه محصول چیست؟
نقشه راه محصول در واقع خلاصهای تصویری بوده که چشمانداز و مسیر حرکت محصول شما را با گذشت زمان ترسیم میکند. نقشه راه، دلیل و چرایی ایدهای است که در تولید و تعریف محصول شما نقشی اساسی دارد. این نقشه هم میتواند کارایی یک راهنمای استراتژیک را داشته و هم اینکه به شما در اجرای استراتژی محصول کمک کند.
نقشه راه محصول ابزاری برای برقراری ارتباط بصری است و نشان میدهد که چگونه یک محصول در طول زمان تکامل مییابد. همچنین یک ابزار هماهنگی است و اطلاعاتی را به ذینفعان و اعضای تیم میدهد تا بتوانند اهداف و اولویتهای خود را متمرکز کنند.
اهداف نقشه راه محصول
- شرح چشمانداز و استراتژی
- راهنمایی در اجرای استراتژی محصول
- همسوسازی ذینفعان داخلی (تیمهای مختلف سازمان) با یکدیگر
- تسهیل در بحثها و برنامهریزی سناریوها
- کمک به ارتباط با ذینفعان خارجی مثل مشتریان
توجه داشته باشید که نقشه راه محصول فقط به محصولات محدود نشده و به عنوان نقشه راه در بازاریابی و نقشه راه IT هم کاربرد دارد.
چرا Product roadmap اهمیت دارد؟
فرهنگسازی برای ایجاد نقشه راه محصول در سازمان به شما کمک میکند تا ۴ دستاورد داشته باشید:
۱- نقشه راه به ایجاد همسویی و هیجان پیرامون استراتژی محصول کمک میکند
اگر بخواهید سواد استراتژی محصول را در سراسر سازمان خود ایجاد کنید، نقشه راه، ابزار مناسبی است و زمانی که سایر تیمهای سازمان، آن چه را که برای تجارت و مشتری مهم است، بفهمند؛ درک بالاتری برای تصمیمگیری تاکتیکی در آن طرح خواهند داشت.
۲- دید از بالا به پایین نقشه راه، یک مزیت برای مدیر محصول است
یک نقشه راه محصول موفق به مدیران و سایر ذینفعان امکان مشاهده، تغییر یا پیشرفت در استراتژی را میدهد و هدف آن ایجاد اعتماد به نفس است چون که ذینفعان شما میتوانند از پیشرفتی که شرکت در زمینه حل مشکلات مشتری دارد، احساس خوبی داشته باشند.
۳- نقشه راه، همکاری و عملکرد تیم در زمینه اولویتها را تسهیل میکند
فرایند اولویتبندی محصول، نیاز به یک گفتوگوی مداوم و مشترک بین تیمها و ذینفعان دارد. داشتن یک نقشه راه محصول، تیمها را تشویق میکند تا تمرکز خود را روی مسائلی بگذارند که با استفاده از منابع موجود قابل حل است.
۴- نقشه راه محصول یک کانال ارتباطی قدرتمند است
گفتگوهای مداوم درباره چرایی، چگونگی و کارهایی که باید انجام شود؛ همسویی و درک عمیقی از چشم انداز محصول ایجاد میکند.
چگونه میتوانیم برای نقشه راه محصول برنامهریزی کنیم؟
مارتی کاگان، نویسنده کتاب INSPIRED: How to Create Tech Products Customers Love معتقد است:
در یک نقشه راه محصول موفق، همه چیز درباره حل مشکلات است و نه اجرای ویژگیها. در حالی که در نقشه راههای محصول که امروزه مرسوم است؛ همه چیز پیرامون خروجی است. این نقشه، صرفا اجرای یک راه حل نیست و باید یک مشکل اساسی که مستقیما مربوط به کسبوکار است را حل کند.
برنامهریزی نقشه راه دشوار است؛ اما با کمی تمرکز و اولویتبندی، میتوانید بسیاری از مشکلات و دشواریهای فرآیند را مدیریت کنید.
- تعداد اولویتهای خود را محدود کنید.
- اهداف مبتنی بر اولویتها را که بر نتایج و راه حلها متمرکز هستند، تعیین کنید.
- معیارهای موفقیت مورد استفاده یا شاخصهای عملکردی (KPI) خود را تعریف کنید.
۱- هدف یا اهدافی را برای یک مدت زمان مشخص تعیین کنید
به طور ایدهآل شما نقشه راه را برای سه ماه آینده برنامهریزی میکنید چون که مدیران محصول به ندرت میدانند که یک سال دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد (تغییرات بازار، کشف نیازهای جدید کاربر و…). بنابراین برنامهریزی برای یک جدول زمانی یک ساله منطقی نیست.
شما برای دستیابی به یک یا دو هدف سطح بالا، فقط به جزئیاتی مثل چه کسی، چه و چگونه نیاز دارید و همه چیز باید چشمانداز محصول یا دلیل ایجاد محصول شروع شود و هر کاری که انجام میدهید با آن چشمانداز مطابقت داشته باشد.
اهداف تجاری شما چیست؟ آیا اولویتهای شرکت شما پیشبرد معیارهای خرید مانند گسترش در بازار و جذب مشتری جدید است یا جلب رضایت کاربران فعلی و نگهداشت مشتری؟ وقتی اهداف تجاری را بدانید، میتوانید اهداف محصول و KPIهای خود را در جهت آن طراحی کنید.
۲- مشکلاتی را که قابل حل هستند شناسایی کنید
هنگامی که دانستید اهداف تجاری چیست و یک استراتژی محصول قوی در راستای اندازهگیری و بهبود معیارهای مربوط به آن اهداف تعیین کردید، وقت آن است که به مرحله کشف مسئله بروید. چه مشکلی برای کاربر وجود دارد که میتوانید حل کنید و بر معیارهایی که تعریف کردهاید، تاثیر بگذارید؟
به دنبال حل مشکلاتی باشید که بیشترین تأثیر را در اهداف تجاری سازمان شما دارند. برای این کار میتوانید روی موارد زیر تمرکز کنید:
- بازخورد مشتری: شما باید مرتباً با کاربران خود صحبت کنید. درخواستهای ویژهای که از سمت تیم فروش و موفقیت مشتری حاصل میشود و همچنین پیامهای تیم CS / CX برای درک مشکلات کاربران به شما کمک خواهند کرد؛ اما شما به عنوان یک مدیر محصول باید با کاربران مکالمه عمیق داشته و به دنبال شناسایی مشکلاتی باشید که میتوانند در مدت زمانی که برای نقشه راه تعریف کردهاید، حل شوند.
- دادههای مرتبط با کاربران: اینجا جایی است که شما دقیقاً میدانید کاربران چگونه با محصول و ویژگیهای شما تعامل دارند و بنابراین میتوانید به دنبال مشکلات و موانعی باشید که به طور بالقوه میتواند برای آنها حل شود.
- تجزیه و تحلیل رقابتی محصول: یک تحلیل عمیق انجام دهید، تجربیات رقبا را بسنجید و آنها را در برابر محصول خود محک بزنید و بررسی کنید که محصول شما نسبت به رقبا در کجای بازار قرار دارد.
۳- با تیمهای داخلی و ذینفعان همسو شوید
برنامهریزی نقشه راه شما باید از ابتدا تا انتها با تیمهای داخلی مشترک باشد. تیمهایی که مستقیما با مشتری در ارتباطند، مهمترین نقاط تماس مدیران محصول در طی فرآیند برنامهریزی نقشه راه محصول محسوب میشوند.
برای اطمینان از تصمیمگیری بازار محور، بررسی نیازهای بیانشده توسط مشتریان بسیار حیاتی است. بیش از ۷۰ درصد از پاسخ دهندگان موسسه Pragmatic در سال ۲۰۱۹ گفتهاند که کمتر از ۵ ساعت در ماه را صرف پردازش بازخورد مشتری می کنند و اکثر مدیران محصول وقت لازم برای انجام تحقیقات مداوم و جامع درباره کاربران را ندارند و این یک مانع بزرگ برای شناسایی مشکلات قابل حل است.
بابی ناینی مدیر محصول roadmunk معتقد است:
مدیر محصول باید به تیمهای داخلی سازمان و ذینفعان نشان دهد که چگونه از تحقیقات استفاده و تصمیمگیری کرده است. این کار باعث ایجاد اعتماد به تیم سازنده میشود. این که تیم محصول چطور از تمام دادههای موجود استفاده کرده و این دادهها چطور تصمیمهای آنها را تحت تاثیر قرار داده است.
اما چگونه میتوانید در مرحله برنامهریزی نقشه راه محصول، این روابط را با تیمهای خود ایجاد کنید؟ این کار با مکالمه مداوم و منظم با مشتریان و تیمهای مشتریمدار آغاز می شود. این مکالمهها میتواند به صورت هفتگی یا ماهیانه باشد.
۴- معیارهای موفقیت و KPIها را برای کارهای نوآورانه در نقشه راه محصول تعریف کنید
بهترین روش برای کمی کردن میزان تاثیر اهداف قابل دستیابی و حل مشکلات در یک بازه زمانی چیست؟ با اطمینان میتوان گفت: اتصال نقشه راه به KPIهای کاملاً مشخص.
نقشه راه شما باید پاسخ سوالهای زیر را بدهد:
- تأثیر بلند مدت ما چه خواهد بود؟
- اگر این تأثیر حاصل شد؛ چگونه آن را اندازهگیری خواهیم کرد؟
- فرآیند بهروزرسانی این تأثیر چگونه است؟
یک روش محبوب که به تیم محصول کمک میکند تا به این سوالها پاسخ دهند، اهداف و نتایج کلیدی (OKR) است. OKR یک چارچوب عالی برای تعیین هدف است زیرا چشمانداز را در نظر می گیرد و آن را به اهداف قابل کنترل تبدیل میکند.
اطمینان حاصل کنید که همه اهداف شما قابل اندازهگیری و واقعبینانه است. به عنوان مثال، اگر هدف شما جذب مشتری است، از خود بپرسید که چه تعداد کاربر جدید؟ یا اگر قصد کاهش بدهی فنی را دارید، بفهمید چه مقدار از کدها باید بازنویسی یا حذف شوند.
۵- نقشه راه خود را اولویتبندی کنید
بر اساس گفتههای مارتی کاگان:
بهترین تصمیمها درباره محصول، حاصل درک عمیق نیازهای کاربر همراه با درک به همان اندازه عمیق از منابع در اختیار است.
این مرحله همان جایی است که داشتن یک چارچوب اولویتبندی مفید است. با پرسیدن این سوالها شروع کنید:
- چه ابتکاراتی بیشترین تأثیر را ایجاد میکند؟
- چه چیزی فوری است که باید حل شود؟
- منابع مختلف در اختیار ما (زمان، تلاش، فناوری) چیست؟
سپس، به روشهای مختلف، پاسخ این سوالها را کمیسازی کنید تا بتوانید از آنها برای تصمیمگیری درباره اولویتبندی استفاده کنید.
دو روش امتیازدهی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند تا ویژگیهای بالقوه خود را در برابر اهداف محصول محک بزنید:
۱- RICE :RICE مخفف Reach, Impact, Confidence and Effort و یک روش نمرهدهی وزنی ساده برای کمیسازی ارزشهای بالقوه، ویژگیها، ایدههای پروژه و ابتکارات است. نمره RICE به مدیران محصول کمک میکند تا ارزش تخمینی یک ویژگی یا یک ایده از پروژه را کمی کنند.
۲- Value vs Effort (ارزش در مقابل تلاش): یک روش محبوب و آسان برای برقراری ارتباط با اولویتبندی ایدهها و مقایسه ارزش بدست آمده از یک ایده با تلاش لازم برای تکمیل آن است.
چگونه نقشه راه محصول طراحی کنیم؟
درباره برنامهریزی نقشه راه محصول، صحبت کردیم. حالا زمان آن فرا رسیده است که مجموعه اهداف و نتایج خود را بردارید و آنها را به تصویری واضح تبدیل کنید.
انواع نقشه راه
روشهای بیشماری وجود دارد که میتوانید یک نقشه راه را طراحی کنید. از پست روی صفحه سفید، صفحه گسترده اکسل و اسلایدهای پاورپوینت تا جعبه ابزارهای انعطافپذیر مخصوص نقشه راه.
به طور کلی، ۳ نوع نقشه راه داریم که هر کدام از آنها به راحتی و در مراحل مختلف چرخه عمر محصول کار میکنند؛ اما ساختار نقشه راه محصول شما به ویژگیهای منحصر به فرد کسبوکارتان بستگی دارد.
نقشه راه محصول بدون تاریخ و مبتنی بر موضوع
نقشه راه بدون تاریخ، انعطافپذیری بیشتری نسبت به نقشه راه ایجاد شده روی جدول زمانی دارد و برای شرکتهایی مفید است که اولویتهای آنها دائما در حال تغییر است و معمولاً در شرایطی اتفاق میافتد که محصول شما در مراحل اولیه قرار دارد.
نقشه راه محصول ترکیبی
این نوع نقشه راه شامل تاریخ؛ اما تاریخ آن منعطف است. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است نقشه راهی برای محصول ایجاد کند که براساس ۱ یا ۳ ماه تنظیم شده باشد. این سبک از نقشه راه به شما امکان میدهد با حفظ انعطافپذیری برای آینده برنامهریزی کنید.
نقشه راه محصول مبتنی بر زمان
نحوه رشد و تکامل محصول شما با گذشت زمان را نشان میدهد و برای شرکتهایی که همزمان مشغول تحلیل بخشهای متعدد، وابستگیها و ددلاینها هستند، بهترین ابزار است.
چگونه نقشه راه محصول خود را ارائه دهیم؟
هدف شما از ارائه نقشه راه، همسو شدن با مجموعه اولویتهایی است که با همکاری سایر تیمها به آن رسیدهاید. ارائه نقشه راه بهترین فرصت برای درخشش شما به عنوان یک مدیر محصول در برابر ذینفعان است و میتوانید نشان دهید که چقدر بازار، کاربران، محصول و اهداف تجاری شرکت را میشناسید.
ارائه نقشه راه محصول برای تیم مهندسی
برای آنها مقیاسپذیری، کد، یکپارچگی، کارایی و ایجاد ویژگیهایی که ارزش واقعی را اضافه میکنند و نه فقط ارزش درک شده، اهمیت دارند و شما باید بتوانید ارزشی که برای کسبوکار، مشتریان و بهبود محصول ایجاد شده است را توضیح دهید و روی مضامینی مانند مقیاسپذیری، قابلیت استفاده، کیفیت، عملکرد، زیرساختها و ویژگیها تمرکز کنید.
ارائه نقشه راه محصول برای تیم فروش و خدمات مشتری
جلیل آساریا سرپرست واحد Customer Happiness در roadmunk میگوید:
ما در وهله اول میخواهیم بدانیم چه چیزی، چه زمانی به بازار میآید و در مرحله دوم، دوست داریم که نقشه راه را داشته باشیم تا بتوانیم آن اعتماد لازم را درباره مسیری که قرار است طی کنیم و جایی که قرار است به آن برسیم، به مشتریان خود انتقال دهیم.
آنچه برای تیم فروش مهم است: به مشتریان خود چه وعدههایی بدهند؟ وعدههای آنها چه زمانی اجرایی میشود؟ پس روی جدول زمانی و زمان تحویل خروجیهای مختلف تمرکز کنید.
آنچه برای تیمهای تجربه مشتری و خدمات مشتری مهم است: آیا ویژگی جدید به عنوان نسخه نهایی ارائه میشود یا مشتریان باید منتظر به روزرسانیهای پس از انتشار باشند؟ چگونه باید به مشتریان نشان دهند که شرکت در حال تلاش برای حل مشکلات آنها است؟ در واقع آنها نیاز به ارائه پاسخ آگاهانه برای سوالها و نگرانیهای مشتریان دارند.
ارائه نقشه راه محصول برای مدیرعامل/ مدیر اجرایی
آنها به اهداف تجاری اهمیت میدهند و میخواهند بدانند که این نقشه راه چگونه به شرکت در دستیابی به اهداف تجاریاش کمک میکند و میخواهند بین ابتکارات توسعه محصول و اولویتهای کسبوکار ارتباط قوی وجود داشته باشند.
مدیران اجرایی بیشتر به سرمایهگذاریهای شرکت (تخصیص منابع) و بازدهی آنها توجه دارند و مدیران عامل به جنبه اجرایی و همسو بودن با اهداف تجاری توجه میکنند.
ارائه نقشه راه محصول به مشتریان
این که شرکت شما بخواهد نقشه راه محصول خود را با مشتریان به اشتراک بگذارد یا نه کاملا اختیاری است؛ اما اگر تصمیم دارید نقشه راه را به مشتریان نشان دهید؛ مهم است که ارزش محصول را ببینند.
نقشههای راهی که به مشتری نمایش داده میشود نباید شامل مواردی مثل چگونه، چه زمانی و… باشد. روی مواردی تمرکز کنید که برای مشتری مهم است. مثلا کار مضاعف و تحویل پیش از موعد!
نمونه نقشه راه محصول
نیازهای هر شرکتی برای نقشه راه متفاوت است. به همین دلیل نمونههای مختلفی از نقشههای راه وجود دارند که نیازهای مختلف را برآورده میکنند.
نقشه راه محصول چابک
یک نقشه راه چابک، نحوه تکامل محصول یا فناوری شما را با انعطافپذیری زیاد نشان میدهد و برخلاف نقشه راههای مبتنی بر زمان که بر تاریخ و مهلت تعیین شده تمرکز دارند، نقشه راه چابک بر مضامین و پیشرفت متمرکز است و در واقع بیانکننده مکانی هستند که میخواهید آن جا باشید.
نقشه راه محصول آبشاری
نقشه راه آبشاری یک تعهد طولانیمدت برای ایجاد ویژگیهای خاص در یک جدول زمانی مشخص را اعلام میکند.
نقشه راه لانچ یا معرفی محصول
نقشه راه معرفی محصول ابزاری برای برقراری ارتباط بصری است و نحوه ورود یک محصول جدید به بازار را نشان میدهد و همه تیمهای سازمان از بازاریابی، فروش، توسعه و محصول و… را درگیر و وظایف هر تیم را برای قبل، حین و بعد از لانچ محصول تعیین میکند.
نقشه راه Feature
نقشه راه Feature، توسعه و انتشار ویژگیهای اصلی یک محصول را بررسی میکند و برای نمایش پیشرفت پروژه به اعضای تیم و ذینفعان استفاده میشود و تمرکز خود را روی ابتکاراتی میگذارد که برای کاربران ارزش افزوده دارند.
کلام پایانی: یک نقشه راه محصول عالی داشته باشید!
نقشه راه یک ابزار مدیریت پروژه نیست و روی نتایج کسبوکار و کاربر در طی یک دوره زمانی متمرکز است.
نقشه راه محصول باید انعطافپذیر باشد. ذینفعان میخواهند بدانند که طی یک بازه ۳ماهه، چه اتفاقی میافتد؛ اما فناوری به سرعت پیش میرود. از جمله ویژگیهایی که رقبا ایجاد میکنند، اولویتهایی که از مکالمات مداوم و مصاحبه با کاربران کشف میشود و…جدول زمانی توسعه محصول اغلب غیر قابل پیشبینی است و این به معنای بیفایده بودن آن نیست؛ بدان معناست که چگونه تغییر بخشی از روند توسعه است.
عملکرد را اندازه بگیرید و به روز رسانیهای وضعیت را به اشتراک بگذارید. امیدوارم تاکنون مشخص شده باشد که نقشههای راه نمیتوانند اسنادی ایستا باشند و چرخه حیات نقشه راه به سادگی و با ارائه آن خاتمه نمییابد. شما باید پیگیر KPIها و میزان پیشرفت آنها باشید.
در پایان باید در نظر داشته باشید که همراه کردن مشتری توسط شما در قالب فرایندهای تعریف شده در یک نرم افزار سی ار ام قابل انجام و پیگیری است که مطابق آنچه در تعریف مدیریت ارتباط با مشتری یا crm چیست مطرح شده است، روند تبدیل یک مخاطب عادی به یک خریدار نهایی و در نهایت بدست آوردن وفداری او به برند کسب و کار، قابل دستیابی است.
منبع: roadmunk